معنی observador
observador
ناظر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با observador
observador
observador
ناظِر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
conservador
conservador
مُحافِظِه کار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
obserwator
obserwator
ناظِر
دیکشنری لهستانی به فارسی
conservador
conservador
مُحافِظِه کار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
observar
observar
مُشاهِدِه کَردَن، اِطِّلاع دَهید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
observar
observar
مُشاهِدِه کَردَن، مُشاهِدِه کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی