معنی normalmente
normalmente
معمولاً، به طور معمول
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با normalmente
normalmente
normalmente
معمولاً، بِه طُورِ مَعمول
دیکشنری پرتغالی به فارسی
normalmente
normalmente
معمولاً، بِه طُورِ مَعمول
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
anormalmente
anormalmente
بِه طُورِ غِیرعادّی، غَیرِ عادی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
anormalmente
anormalmente
بِه طُورِ غِیرعادّی، غَیرِ عادی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
anormalmente
anormalmente
بِه طُورِ غِیرعادّی، غَیرِ عادی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mortalmente
mortalmente
بِه طُورِ کُشَندِه، فانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
normalement
normalement
مَعمولاً، بِه طُورِ مَعمول
دیکشنری فرانسوی به فارسی
informalmente
informalmente
بِه طُورِ غیرِرَسمی، غِیرِ رَسمی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
informalmente
informalmente
بِه طُورِ غیرِرَسمی، غِیرِ رَسمی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی