معنی niebla
niebla
مه آلودگی، مه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با niebla
niewola
niewola
اِسارَت، اِسپَری، بَردِگی، بَرداشت
دیکشنری لهستانی به فارسی
niebyt
niebyt
عَدَمِ وُجُود
دیکشنری لهستانی به فارسی
niebo
niebo
آسِمان، بِهِشتی
دیکشنری لهستانی به فارسی