معنی nativamente
nativamente
بومی، به صورت بومی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با nativamente
nativamente
nativamente
بومی، بِه صورَتِ بومی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
nativamente
nativamente
بومی، بِه صورَتِ بومی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inativamente
inativamente
بِه طُورِ غِیرِفَعّال، بِه صورَت غِیرِ فَعّال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ativamente
ativamente
فَعّال، بِه طُورِ فَعّال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
negativamente
negativamente
بِه طُورِ مَنفی، مَنفی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pasivamente
pasivamente
بِه طُورِ غِیرِفَعّال، مُنفَعِلانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
activamente
activamente
فَعّال، بِه طُورِ فَعّال
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inactivamente
inactivamente
بِه طُورِ غِیرِفَعّال، بِه صورَت غِیرِ فَعّال
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
masivamente
masivamente
بِه طُورِ عَظیم، بِه طُورِ اَنبوه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی