معنی llamar
llamar
شعله ور شدن، تماس بگیرید، صدا زدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با llamar
glamor
glamor
جَذّاب، پُر زَرق و بَرق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
alarmar
alarmar
هُشدار دادَن، زَنگ هُشدار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
alabar
alabar
تَحسِین کَردَن، سِتایِش، سِتایِش کَردَن، مَدح کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
calmar
calmar
آرام کَردَن، آرام
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
clavar
clavar
چَسباندَن، ناخُن، میخ زَدَن، میخکوب کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
clamor
clamor
اِعتِراض، سَر و صِدا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pelamar
pelamar
دَرخوٰاست دَهَندِه، مُتِقاضی، خواستِگار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
llorar
llorar
گِریِه کَردَن، گِریِه کُن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
llevar
llevar
حَمل کَردَن، حَمل کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی