معنی jugador
jugador
بازیکن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با jugador
jogador
jogador
بازیکُن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cegador
cegador
مَحروم کُنَندِه، کور کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
curador
curador
نِگارخانِه دار، مُتِصَدِّی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
lutador
lutador
نَبَردجُو، جَنگَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
curador
curador
نِگارخانِه دار، مُتِصَدِّی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
jurado
jurado
هِیئَتِ مُنصِفِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
jurado
jurado
هِیئَتِ مُنصِفِه، قَسَم خُوردِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
jogado
jogado
دور ریختِه شُدِه، بازی کَرد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
jugar
jugar
سَرگَرم کَردَن، بازی کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی