معنی irregularmente
irregularmente
به طور لکّه لکّه، به طور نامنظّم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با irregularmente
irregularmente
irregularmente
بِه طُورِ لَکِّه لَکِّه، بِه طُورِ نامُنَظَّم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
regularmente
regularmente
مُنَظَّم، بِه طُورِ مُنَظَّم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
regularmente
regularmente
مُنَظَّم، بِه طُورِ مُنَظَّم
دیکشنری پرتغالی به فارسی