معنی insinuar
insinuar
اشاره کردن، القا کردن، کنایه زدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با insinuar
insinuar
insinuar
اِشارِه کَردَن، اِلقا کَردَن، کِنایِه زَدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
insinuer
insinuer
اِشارِه کَردَن، اِلقا کَردَن، کِنایِه زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
insinuare
insinuare
اِشارِه کَردَن، اِلقا کَردَن، کِنایِه زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
insinyur
insinyur
مُهَندِس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
insinuador
insinuador
کِنایِه زَنَندِه، تَلقین کُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
insinuador
insinuador
کِنایِه زَنَندِه، نَفَس گیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
insinuator
insinuator
کِنایِه زَنَندِه، تَلقین کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
ensinar
ensinar
آموزِش دادَن، بَرایِ تَدریس، تَدریس کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی