معنی incontrolable
incontrolable
غیرقابل کنترل، غیرقابل مهار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با incontrolable
incontrôlable
incontrôlable
غِیرِقابِلِ کُنترُل، غِیرِقابِلِ مَهار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Uncontrollable
Uncontrollable
غِیرِقابِلِ کُنترُل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
incontrollabile
incontrollabile
غِیرِقابِلِ کُنترُل، غِیرِقابِلِ مَهار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
inconsolable
inconsolable
دِلدادِه، تَسَلِّی ناپَذیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inconsolable
inconsolable
دِلدادِه، تَسَلِّی ناپَذیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
controlable
controlable
قابِلِ کُنتُرُل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی