معنی inconsolable
inconsolable
دلداده، تسلّی ناپذیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با inconsolable
inconsolable
inconsolable
دِلدادِه، تَسَلِّی ناپَذیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inconsolabile
inconsolabile
دِلدادِه، تَسَلِّی ناپَذیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Inconsolable
Inconsolable
دِلدادِه، تَسَلِّی ناپَذیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
inconsolabel
inconsolabel
دِلدادِه، تَسَلِّی ناپَذیر
دیکشنری هلندی به فارسی
incontrolable
incontrolable
غِیرِقابِلِ کُنترُل، غِیرِقابِلِ مَهار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Inconsolably
Inconsolably
بِه طُورِ غِیرِقابِلِ تَسکِین، بی تَسَلِّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی