معنی incomprensible incomprensible بی فهم، غیرقابل درک، غیرقابل فهم، مشوّش دیکشنری اسپانیایی به فارسی
incomprensibile incomprensibile بی فَهم، غِیرِ قابِلِ دَرک، غِیرِقابِلِ فَهم دیکشنری ایتالیایی به فارسی
incompréhensible incompréhensible بی فَهم، غِیرِقابِلِ دَرک، غِیرِقابِلِ فَهم، مُشَوَّش دیکشنری فرانسوی به فارسی