معنی impotentemente
- impotentemente
- به طور ناتوان، درمانده
واژههای مرتبط با impotentemente
impotentemente
- impotentemente
- بِه طُورِ ناتَوَان، دَرماندِه
impotentemente
- impotentemente
- بِه طُورِ ناتَوَان، دَرماندِه
imponentemente
- imponentemente
- بُلَند و بَرتَر، بِه طَرزِ چِشمگیری
imponentemente
- imponentemente
- بُلَند و بَرتَر، بِه طَرزِ چِشمگیری
imponentemente
- imponentemente
- بُلَند و بَرتَر، بِه طَرزِ چِشمگیری
potentemente
- potentemente
- بِه طُورِ قَوی، با قُدرَت
potentemente
- potentemente
- بِه طُورِ قَوی، با قُدرَت، بِه طُورِ قُدرَتمَند، با قُدرَت زیاد
potentemente
- potentemente
- بِه طُورِ قَوی، با قُدرَت