معنی imperio
imperio
پادشاهی، امپراتوری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با imperio
império
império
پادِشاهی، اِمپِراتوری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
impero
impero
پادِشاهی، اِمپِراتوری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
imperial
imperial
اِمپِراتوری
دیکشنری آلمانی به فارسی
imperial
imperial
اِمپِراتوری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
impedir
impedir
مانِع شُدَن، جِلوگیری کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
imperial
imperial
اِمپِراتوری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
impedir
impedir
مانِع شُدَن، جِلوگیری کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
impegno
impegno
تَعَهُّد، مَن مُتِعَهِّد هَستَم، مُشارِکَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
imperial
imperial
اِمپِراتوری
دیکشنری هلندی به فارسی