معنی fusionar
fusionar
ادغام کردن، فیوز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با fusionar
fusionner
fusionner
اِدغام کَردَن، اِدغام
دیکشنری فرانسوی به فارسی
funcionar
funcionar
عَمَل کَردَن، کار کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
lesionar
lesionar
آسیب زَدَن، زَخمی کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
funcionar
funcionar
عَمَل کَردَن، کار کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
lesionar
lesionar
آسیب زَدَن، زَخمی کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی