معنی forjar
forjar
آب شدن فلز، جعل کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با forjar
forjar
forjar
آب شُدَنِ فِلِز، جَعل کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
forzar
forzar
اِجبار کَردَن، زور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
formar
formar
شَکل دادَن، فُرم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
formar
formar
شَکل دادَن، فُرم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
forçar
forçar
اِجبار کَردَن، زور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
former
former
شَکل دادَن، فُرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
forger
forger
آب شُدَنِ فِلِز، جَعل کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
forcer
forcer
اِجبار کَردَن، زور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
formbar
formbar
قابِلِ تَغییر، چَکُّش خوٰار
دیکشنری آلمانی به فارسی