معنی fasear
fasear
مرحله بندی کردن، فاز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با fasear
fasear
fasear
مَرحَلِه بَندی کَردَن، فاز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pasear
pasear
دُور زَدَن، گَشت و گُذار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
frasear
frasear
عِبارَت گُفتَن، عِبارَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
basear
basear
پایِه گُذاری کَردَن، پایِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
frasear
frasear
عِبارَت گُفتَن، عِبارَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
patear
patear
پایین زَدَن، لَگَد زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pastar
pastar
چِرا کَردَن، مَرتَع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
desear
desear
آرِزو کَردَن، خوٰاستَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fassbar
fassbar
قابِلِ دَرک، مَلموس
دیکشنری آلمانی به فارسی