معنی fallo
fallo
عیب، شکست خورد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با fallo
falso
falso
دَغَلکار، جَعلی، دُرُست نیست، دُروغگو، ریاکار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fallos
fallos
عُیوب، شِکَست ها
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
falso
falso
ریاکار، نادُرُست، دُروغگو، دُرُست نیست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
falso
falso
جَعلی، نادُرُست، دُرُست نیست، ریاکار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی