معنی excusar
- excusar
- عذر خوٰاستن، بهانه
واژههای مرتبط با excusar
excuser
- excuser
- عُذر خوٰاستَن، بَهانه
excisar
- excisar
- حَذف کَردَن، مالیات غِیرِ مُستَقیم
excavar
- excavar
- حَفّاری کَردَن، حَفّاری، حَفر کَردَن
expulsar
- expulsar
- بَرکِنار کَردَن، اِخراج کَردَن
exciser
- exciser
- حَذف کَردَن، مالیات غِیرِ مُستَقیم
executar
- executar
- اِجرا کَردَن، بَرایِ اِجرا
expulsar
- expulsar
- بَرکِنار کَردَن، اِخراج کَردَن
recusar
- recusar
- مُقاوِمَت کَردَن، رَد کَردَن، اِمتِناع کَردَن
acusar
- acusar
- اِتِّهام کَردَن، مُتَّهَم کَردَن