معنی examinar examinar آزمون دادن، بررسی کنید، بررسی کردن، مورد بررسی قرار دادن دیکشنری اسپانیایی به فارسی
examinar examinar بَررَسی کَردَن، بَررَسی کُنید، آزمون دادَن، مُورِدِ بَررَسی قَرار دادَن دیکشنری پرتغالی به فارسی
examiner examiner بَررَسی کَردَن، بَررَسی کُنید، مُورِدِ بَررَسی قَرار دادَن دیکشنری فرانسوی به فارسی
esaminare esaminare آزمون دادَن، بَررَسی کُنید، بَررَسی کَردَن، مُورِدِ بَررَسی قَرار دادَن دیکشنری ایتالیایی به فارسی