معنی estado
estado
ایالت، دولت، وضعیت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با estado
estado
estado
اِیالَت، دولَت، وَضعِیَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
testado
testado
آزمایِش شُدِه، تِست شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
vestido
vestido
لِباس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dentado
dentado
دَندان دار، دَندانِه دار، دارایِ دَندان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
gastado
gastado
فَرسودِه، صَرف کَرد، کُهنِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pesado
pesado
سَنگین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sesgado
sesgado
جانِبدار، مُغرِضانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
escaso
escaso
اَندَک، کَمیاب، کَم، مُتِفَرِّق، ناکافی، نایاب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
enfado
enfado
خَشمناکی، عَصَبانیَّت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی