معنی espectador
espectador
تماشاگر، بیننده
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با espectador
espectador
espectador
تَمَاشَاگَر، بینَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
especulador
especulador
گَمانِه زَن، سَفتِه باز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
especulador
especulador
گَمانِه زَن، سَفتِه باز
دیکشنری پرتغالی به فارسی