معنی enfundar
enfundar
پوشاندن، غلاف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با enfundar
infundir
infundir
مَخلوط کَردَن، تَزرِیق کُنَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
enmendar
enmendar
اِصلاح کَردَن، اِصلاح کُنید، تَصحِیح کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
enfurnar
enfurnar
پوشاندَن، سوراخ کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
infundir
infundir
مَخلوط کَردَن، تَزرِیق کُنَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inundar
inundar
سِیلاب آوَردَن، سیل، غَرق کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
afundar
afundar
اُفتادَن، غَرق شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inundar
inundar
سِیلاب آوَردَن، سیل، غَرق کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fundar
fundar
بُنیاد گُذاشتَن، یافت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fundar
fundar
بُنیاد گُذاشتَن، یافت
دیکشنری پرتغالی به فارسی