معنی enfado
enfado
خشمناکی، عصبانیّت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با enfado
dentado
dentado
دَندان دار، دَندانِه دار، دارایِ دَندان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inflado
inflado
بادکَردِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
engaño
engaño
فَریب کاری، فَریب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
enfocado
enfocado
مُتِمَرکِز، مُتِمَرکِز شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
enfadado
enfadado
عَصَبانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ensayo
ensayo
مَقالِه، تَمرین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
enredo
enredo
پیچیدِگی، گِرِه زَدَن، دوراهی، گِرِفتاری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
enojado
enojado
عَصَبی، عَصَبانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
estado
estado
اِیالَت، دولَت، وَضعِیَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی