معنی emparejar
emparejar
جفت کردن، مطابقت دادن، مساوی بودن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با emparejar
emparelhar
emparelhar
مُساوی بودَن، جُفت، جُفت کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
empregar
empregar
اِستِفادِه کَردَن، اِستِخدام کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی