معنی dolor
dolor
آسیب رسانی، درد، دردناکی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با dolor
Color
Color
رَنگ کَردَن، رَنگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
color
color
رَنگ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
doler
doler
دَرد کَردَن، صَدَمِه دیدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dolore
dolore
اَندوه، دَرد، آسیب رِسانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
kolor
kolor
رَنگ، مَحو شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
donor
donor
اِهداکُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
olor
olor
بو
دیکشنری اسپانیایی به فارسی