معنی disperso
disperso
پراکنده، پراکنده شده است
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با disperso
dispersé
dispersé
پَراکَندِه، پَراکَندِه شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
disperser
disperser
پَراکَندِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dispersar
dispersar
پَراکَندِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
discurso
discurso
گُفتار، سُخَنرانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dispersar
dispersar
پَراکَندِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
discurso
discurso
گُفتار، سُخَنرانی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
disperato
disperato
نااُمید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
discorso
discorso
گُفتار، سُخَنرانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dissenso
dissenso
اِختِلافِ نَظَر، مُخالِفَت، اِعتِراض
دیکشنری ایتالیایی به فارسی