معنی disipar
disipar
پراکنده کردن، از بین بردن، زدودن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با disipar
dissipar
dissipar
زُدودَن، اَز بِین بُردَن، پَراکَندِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dispar
dispar
مُتِفاوِت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dispar
dispar
مُتِفاوِت، شِلّیک کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
visitar
visitar
بازدید کَردَن، بازدید کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dissiper
dissiper
پَراکَندِه کَردَن، اَز بِین بُردَن، زُدودَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
diseñar
diseñar
طَرّاحی کَردَن، طَرّاحی، مُدِل کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
disecar
disecar
بَررَسی کَردَن، تَشریح
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
visitar
visitar
بازدید کَردَن، بازدید کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dizimar
dizimar
تِعداد زیاد کاهِش دادَن، اَز بِین بُردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی