معنی difuminar
difuminar
مبهم کردن، تاری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با difuminar
diseminar
diseminar
پَخش کَردَن، اِنتِشار دَهَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
iluminar
iluminar
آگاه کَردَن، دِرَخشیدَن، رُوشَن کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
iluminar
iluminar
آگاه کَردَن، رُوشَن کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی