معنی detectar
detectar
تشخیص دادن، تشخیص دهد، مشخّص کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با detectar
detectar
detectar
تَشخیص دادَن، تَشخیص دَهَد، مُشَخَّص کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
detestar
detestar
بیزار بودَن، نَفرَت داشتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
detector
detector
تَشخیص دَهَندِه، آشِکارساز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
detestar
detestar
بیزار بودَن، نَفرَت داشتَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
detector
detector
تَشخیص دَهَندِه، آشِکارساز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
detector
detector
تَشخیص دَهَندِه، آشِکارساز
دیکشنری هلندی به فارسی
desertar
desertar
تَرک کَردَن، بیابان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
deleitar
deleitar
لَذَّت بُردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
defectuar
defectuar
نَقص پِیدا کَردَن، نَقص
دیکشنری اسپانیایی به فارسی