معنی descender
descender
فرود آمدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با descender
descendre
descendre
پایین آوَردَن، پایین آمَدَن، فُرود آمَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
desatender
desatender
بی تَوَجُّهی کَردَن، بی تَوَجُّهی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
depender
depender
وابَستِه بودَن، بَستِگی دارَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
defender
defender
دِفاع کَردَن، دِفاع کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ascender
ascender
مِقدار داشتَن، صُعود کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
descente
descente
نُزُول
دیکشنری فرانسوی به فارسی
esconder
esconder
پِنهان کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
encender
encender
اِشتِعال کَردَن، نور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ascender
ascender
مِقدار داشتَن، صُعود کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی