معنی descartar
- descartar
- دور انداختن، رد کردن، کنار گذاشتن
واژههای مرتبط با descartar
descartar
- descartar
- کِنارِ گُذاشتَن، دور اَنداختَن
descargar
- descargar
- بارگیری را مُتِوَقِّف کَردَن، تَخلِیَه، تَخلِیَه کَردَن، دانلُود کَردَن
despertar
- despertar
- بَراَنگیختَن، بیدار شُو، بیدار بودَن، بیدار شُدَن، بیدار کَردَن، بیداری
descontar
- descontar
- تَخفیف دادَن، تَخفیف
descartado
- descartado
- دور اَنداختِه شُدِه، دور اَنداختِه شُد
descansar
- descansar
- اِستِراحَت کَردَن، اِستِراحَت
desgarrar
- desgarrar
- خراشیدَن، پارِه کَردَن
descansar
- descansar
- اِستِراحَت کَردَن، اِستِراحَت
descontar
- descontar
- تَخفیف دادَن، تَخفیف