معنی dementado
dementado
دیوانه، زوال عقل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با dementado
dementado
dementado
دیوانِه، زَوال عَقل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
desmentido
desmentido
قابِلیَّتِ اِنکار، اِنکار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fermentado
fermentado
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
remendado
remendado
وَصلِه خُوردِه، وَصلِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fermentado
fermentado
فَرمودِه، تَخمیر شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
remendado
remendado
وَصلِه خُوردِه، وَصلِه شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dentado
dentado
دَندان دار، دَندانِه دار، دارایِ دَندان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dentado
dentado
دَندان دار، دَندانِه دار، دارایِ دَندان
دیکشنری پرتغالی به فارسی