معنی decretar
decretar
فرمان دادن، فرمان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با decretar
decretar
decretar
فَرمان دادَن، فَرمان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
secretar
secretar
تَرَشُّح کَردَن، تَرَشُّح کُنَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
secretar
secretar
تَرَشُّح کَردَن، تَرَشُّح کُنَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
decretare
decretare
فَرمان دادَن، فَرمان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
desertar
desertar
تَرک کَردَن، بیابان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
derrotar
derrotar
شِکَست دادَن، شِکَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
derretir
derretir
ذُوب شُدَن، ذُوب شَوَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
excretar
excretar
دَفع کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
destetar
destetar
اَز شیر دور کَردَن، اَز شیر گِرِفتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی