معنی deber
deber
بدهکار بودن، وظیفه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با deber
Geber
Geber
اِهدا کُنَندِه، بَخشَندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
beber
beber
نوشیدَن، نوشیدَنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
beber
beber
نوشیدَن، بَرایِ نوشیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dever
dever
بِدِهکار بودَن، وَظیفِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
deter
deter
جِلوگیری کَردَن، بازداشت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
değer
değer
اَرزِش
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
deler
deler
تَقسیم کُنَندِه، اِشتِراک کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی