معنی de manera esquemática de manera esquemática به طور مبهم، به صورت شماتیک، به طور نموداری دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de maneira esquemática de maneira esquemática بِه طُورِ مُبهَم، بِه صورَت شِماتیک دیکشنری پرتغالی به فارسی
de manera esquelética de manera esquelética بِه طُورِ اُستِخوٰانی، بِه صورَتِ اِسکِلِتی دیکشنری اسپانیایی به فارسی