معنی cuña
cuña
به صورت مثلّثی پر کردن، گهواره
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با cuña
cura
cura
مُراقِبَت، دَرمان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی