معنی crónica
crónica
تاریخ نگاری کردن، وقایع نگاری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با crónica
crônica
crônica
تاریخ نِگاری کَردَن، وَقایِع نِگاری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
irónico
irónico
طَعنِه آمیز، کِنایِه آمیز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
crítica
crítica
اِنتِقاد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
różnica
różnica
عَدَمِ شَباهَت، اِبهام، تَفاوُت، نابرابَری
دیکشنری لهستانی به فارسی
critica
critica
اِنتِقاد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
crítica
crítica
اِنتِقاد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cónico
cónico
باریک شُدِه، مَخروطی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی