معنی cortejo
cortejo
مغازله، خوٰاستگاری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با cortejo
cortejo
cortejo
مُغازِلِه، راهپِیمایی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cortejar
cortejar
دادگاه کَردَن، دادگاه، گول زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cortado
cortado
بُرِش خُوردِه، بُرِش دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cortese
cortese
آبرُومَندانِه، مُؤَدَّب، مِهرَبان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cortejar
cortejar
گول زَدَن، مُوقِعیَّتی، دادگاه کَردَن، مُؤَسِّس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cortado
cortado
کوتاه شُدِه، بُرِش دادَن، بُرِش خُوردِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
correto
correto
صَحیح، دُرُست اَست، دُرُست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
corto
corto
کوتاه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
corto
corto
کوتاه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی