معنی contener
- contener
- در بر داشتن، حاوی
واژههای مرتبط با contener
contenter
- contenter
- راضی بودَن، راضی کَردَن
contenir
- contenir
- دَر بَر داشتَن، حاوی
contender
- contender
- مُبارِزِه کَردَن
contenere
- contenere
- دَر بَر داشتَن، حاوی
contender
- contender
- مُبارِزِه کَردَن
consterner
- consterner
- غَمگین کَردَن، ناراحَتی
congeler
- congeler
- یَخ زَدَن، مُنجَمِد کَردَن
convenir
- convenir
- مُفید بودَن، مُوافِق، مُناسِب بودَن
continuer
- continuer
- اِدامِه دادَن، اِدامِه