معنی constituir
constituir
تشکیل دادن، آرایش کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با constituir
constituir
constituir
تَشکِیل دادَن، تَشکیل می دَهَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
constituer
constituer
تَشکیل دادَن، تَشکیل می دَهَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
reconstituir
reconstituir
بازسازی کَردَن، بازسازی کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
reconstituir
reconstituir
بازسازی کَردَن، بازسازی کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
costituire
costituire
تَشکِیل دادَن، تَشکیل می دَهَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
construir
construir
ساختَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
instituir
instituir
ایجاد کَردَن، مُؤَسِسِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
instituir
instituir
ایجاد کَردَن، مُؤَسِسِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
construir
construir
ساختَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی