معنی consentir
consentir
رضایت دادن، رضایت، فرو رفتن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با consentir
consentir
consentir
تَوَافُق کَردَن، رِضایَت، رِضایَت دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
consentir
consentir
تَوَافُق کَردَن، رِضایَت، رِضایَت دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
convertir
convertir
تَبدیل کَردَن، تَبدیل کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
contenter
contenter
راضی بودَن، راضی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
contentar
contentar
راضی بودَن، لُطفاً
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
consistir
consistir
تَشکِیل شُدَن، تَشکیل شَوَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
convertir
convertir
تَبدیل کَردَن، تَبدیل کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
consentito
consentito
مَجازی، مُجاز اَست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
consertar
consertar
اِصلاح کَردَن، بَرایِ تَعمیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی