معنی condena
condena
محکومیت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با condena
condenar
condenar
بِه هَلاکَت رِساندَن، مَحکوم کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
condenar
condenar
بِه هَلاکَت رِساندَن، مَحکوم کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
condong
condong
تَمَایُل داشتَن، مُتِمایِل شُد، تِکیِه دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
content
content
راضی، هَیَجان زَدِه، شاد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
condensé
condensé
تَرَاکُم یافتِه، مُتِراکِم شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
condonar
condonar
بِبَخشیدَن، گُذَشت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
condensar
condensar
مُتِراکِم کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
condenado
condenado
مَحکوم، مَحکوم کَرد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
condanna
condanna
مَحکومِیَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی