معنی comunicar
comunicar
ارتباط برقرار کردن، ارتباط برقرار کنند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با comunicar
comunicar
comunicar
اِرتِباط بَرقَرار کَردَن، اِرتِباط بَرقَرار کُنَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
comunicare
comunicare
اِرتِباط بَرقَرار کَردَن، اِرتِباط بَرقَرار کُنَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
comunidad
comunidad
مُشتَرَک بودَن، جامِعِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
comunicador
comunicador
اِرتِباط گَر، اِرتِباط دَهَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
complicar
complicar
مُشکِل کَردَن، پیچیدِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
comunicador
comunicador
اِرتِباط گَر، اِرتِباط دَهَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
complicar
complicar
مُشکِل کَردَن، پیچیدِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی