معنی cometer
cometer
مرتکب شدن، متعهّد شدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با cometer
cometer
cometer
مُرتَکِب شُدَن، مُتِعَهِّد شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
compter
compter
حِساب کَردَن، شُمارِش، شُمارِش کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
someter
someter
تَسلِیم کَردَن، اِرسال کُنید، مَجبور کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
prometer
prometer
تَعَهُّد کَردَن، تَعَهُّد، وَعدِه دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cimenter
cimenter
سیمان زَدَن، سیمان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
commenter
commenter
اِظهار نَظَر کَردَن، نَظَر دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
komuter
komuter
مُسافِر روزانِه، مُسافِر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
competir
competir
رِقابَت کَردَن، رِقابَت کُنَند، مُسابِقِه دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
comentar
comentar
اِظهار نَظَر کَردَن، نَظَر دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی