معنی colocar
colocar
قرار دادن، محل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با colocar
colocar
colocar
قَرار دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
coronar
coronar
تاج گُذاشتَن، تاج
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
convocar
convocar
اِحضار کَردَن، تَشکیل جَلَسِه دَهَد، گِردِ هَم آمَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
colosal
colosal
عَظیم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
colorear
colorear
رَنگ کَردَن، رَنگ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sofocar
sofocar
خاموش کَردَن، خَفِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fofocar
fofocar
غِیبَت کَردَن، شایِعات
دیکشنری پرتغالی به فارسی
colorir
colorir
رَنگ کَردَن، رَنگ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
coletar
coletar
جَمع آوَری کَردَن، جَمع آوَری کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی