معنی cazar
cazar
شکار کردن، شکار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با cazar
cavar
cavar
حَفر کَردَن، حَفّاری، غار رَفتَن، کَندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
casar
casar
اِزدِواج کَردَن، بَرایِ اِزدِواج، عَروسی کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
calar
calar
سُکوت کَردَن، خَفِه شُو
دیکشنری پرتغالی به فارسی
caçar
caçar
شِکار کَردَن، شِکار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cavar
cavar
تونِل زَدَن، حَفّاری، غار رَفتَن، کَندَن، خراشیدَن، حَفر کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
vazar
vazar
نَشت کَردَن، نَشت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
yazar
yazar
نَوِیسَندِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی