معنی bronce
bronce
برنزی، برنز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با bronce
bronze
bronze
بُرُنزی، بُرُنز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
bronze
bronze
بُرُنزی، بُرُنز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
froncer
froncer
چُروک شُدَن، اَخم کَردَن، چِهرِه دَر هَم کِشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
froncé
froncé
چِهرِه دَرهَم، جَمع آوَری کَرد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Bronze
Bronze
بُرُنزِه کَردَن، بُرُنز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bronzer
bronzer
بُرُنزِه کَردَن، بُرُنزِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
bronzé
bronzé
بُرُنزِه، بُرُنز، بُرُنزی شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
broncear
broncear
بُرُنزِه کَردَن، بُرُنزِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Bronze
Bronze
بُرُنزی، بُرُنز
دیکشنری آلمانی به فارسی