معنی brillo
brillo
برّاقیّت، درخشش، برّاق بودن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با brillo
brillo
brillo
مَست، مَن مِی دِرَخشَم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
brilho
brilho
دِرَخشَندِگی، دِرَخشیدَن، بَرّاق بودَن، دِرَخشِش، بَرّاقِیَّت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
grillé
grillé
کَبابی، شَبَکِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
briller
briller
دِرَخشِش داشتَن، دِرَخشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
brillar
brillar
دِرَخشِش داشتَن، دِرَخشیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Frilly
Frilly
چاپ دار، مُهَیِّج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bello
bello
خُوش چِهرِه، خُوش تیپ، خُوش سیما، خوب، زیبا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Drill
Drill
حَفّاری کَردَن، مَتِّه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grill
Grill
کَباب پَزیدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی