معنی atar
atar
بستن، کراوات، بستن به، بسته شدن، رباط زدن، رشته کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با atar
datar
datar
صاف، تَخت، تَختی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
asar
asar
بِرِشتِه کَردَن، کَباب، کَباب پَز کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
arar
arar
شُخم زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
amar
amar
دوست داشتَن، عِشق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Star
Star
سِتارِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
atau
atau
یا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
atas
atas
بالا، دَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
matar
matar
با ضَربِه کُشتَن، کُشتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
amar
amar
دوست داشتَن، عِشق
دیکشنری پرتغالی به فارسی