معنی arrancar
arrancar
چیدن، راه اندازی، راه اندازی کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با arrancar
arrancar
arrancar
کَندَن، چیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
arranhar
arranhar
چَنگال زَدَن، خَراش، پَنجِه زَدَن، خراشیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
arranger
arranger
تَرتِیب دادَن، تَرتِیب دَهید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
arraigar
arraigar
جُدا کَردَن، ریشِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
arriscar
arriscar
ریسک کَردَن، خَطَر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
arrastar
arrastar
کِشیدَن، بِکِشید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
carranca
carranca
اَخم، اَخم کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
atracar
atracar
پَهلو گِرفتَن، باراَنداز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
arrasar
arrasar
هَموار کَردَن، با خاک یِکسان کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی